51- اگر کنترل را از دست بدهید سریع تر تسلیم می شوید

برخی افراد به محض برخورد با مانع، فوری تسلیم می شوند، اما برخی حتی پس از سال ها کار طاقت فرسا و شکست های متعدد به تعقیب اهداف خود ادامه می دهند. تفاوت اصلی میان این دو گروه چیست ؟ این تفاوت، توانایی و حتی بردباری آنها نیست، تفاوت آنها در احساس کنترل است. افرادی که فکر می کنند مسئول انتخابات، اهداف و دنبال کردن ها نیستند، دوست دارند چنین بیندیشند، نتیجه امری اختیاری است. برای آنها مهم نیست چقدر سخت تلاش کنند یا چقدر استعداد داشته باشند، موفقیت مانند برنده شدن در بخت آزمایی است ، تنها شانس است که می تواند کمک کند، با این نگرش، سخت کار کردن یا خود را وقف رویا یا هدف کردن کاری عبث و بی معنی است. افرادی که مسئولیت خود را می پذیرند، نه تنها اهداف را تعیین می کنند بلکه آنها را دنبال می کنند . هنگامی که کنترل داشته باشید، کاری که می کنید اهمیت دارد و تسلیم شدن کار جالبی نخواهد بود .

 

52- زندگی یک بازی صفر – صفر نیست

خرج کردن پول بدون بدهکار شدن یک روند صفر – صفر است. اگر می خواهید وقت بیشتری را صرف کارهای منزل کنید، وقت کمتری برای اتومبیل خود دارید. هر نوع هزینه اضافی باید با کاهش در خرج کردن همراه شود. برخی افراد با این دید به زندگی شان نگاه می کنند اگر شغلی می خواهند، باید مقداری از وقتی را که با خانواده صرف می کنند، قربانی کنند. اگر می خواهند بیشتر به زندگی خانوادگی بپردازند، باید بخشی از وقت کار خود را فدا کنند. اما این معادله ناکامل و گمراه کننده است. وقت شما تنها ساعت و دقیقه نیست، همان طور که بودجه شما تنها ریال نیست . وقت شما، با شمارش تعهدات، توجه و کارایی به دست می آید نه با شمارش ثانیه و دقیقه ها. اگر از وقت خود بهتر استفاده کنید ، می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. برخی کارهای بیهوده، کم فایده یا وقت گیر را حذف کنید تا وقت بیشتری به هر دو سوی معادله بیفزایید.

مقدار ساعتی که صرف کار یا فکر کردن درباره کار می شود، یا وقتی که صرف خانواده می شود، تعیین کننده رضایت از کار و زندگی و نتیجه ها نیست. در عوض، کیفیت ساعات، که چقدر استرس زا یا آرامش بخش هستند – عاملی قدرتمند در زندگی رضایت بخش خانوادگی و شغلی است .

 

53- مجبور نیستید همیشه بیست بگیرید

همه ما اولین ارزیابی کارایی مان را به یاد داریم، کارنامه امتحانات. کارنامه را به منزل می بردیم تا والدین ما آن را ببینند تایید کنند. از همان روزها اهمیت نتایج را به ما گوشزد می کردند. از طریق جایزه برای هر نمره بیست یا یک لبخند و یک عبارت تشویق آمیز کشف می کردیم که کارنامه اهمیت دارد و باید کار را به خوبی انجام دهیم. ما هنوز این درس را به یاد داریم. ما در جست و جوی موفقیت برای کسب تایید دیگران هستیم. برخی از ما برای تایید والدین، همسر یا هر شخص دیگر تلاش می کنیم و در این روند لذتی نصیب ما نمی شود. اما همچنان که اجبار به کسب نمرات، خود عشق به خواندن را در ما ایجاد نمی کند، اجبار به موفقیت برای کسب تایید دیگری ما را از لذت کار محروم می کند. برای موفقیت، نه در رابطه با نتیجه، بلکه در روند کار و زندگی باید تلاش خود را برای خودتان سرمایه گذاری کنید، نه اینکه بخواهید تایید دیگران را کسب کنید.

 

54- اشتهایتان را برای موفقیت بیشتر کنید

اشتها یک ابزار غریزی و تنظیم کننده در انسان است. برای ایجاد آن نیاز نیست کاری بکنید، اشتها از قبل وجود دارد. ما با میزان معینی اشتها، که برای زنده ماندن ما ضروری است، به دنیا آمده ایم. انگیزش برای کامیابی و موفقیت نیز یک ابزار غریزی و تنظیم کننده در انسان است. برای ایجاد آن نیز لازم نیست کاری بکنیم، انگیزش از قبل وجود دارد. همه ما برای زنده ماندن با مقداری انگیزش متولد شده ایم. اما معنی سخن این نیست که ما قدرت تغییر آنها را نداریم. ما از قبل می دانیم چگونه اشتها را تنظیم کنیم ، قبل از غذا دو لیوان بزرگ آب بنوشید تا اشتهای غذا کاهش یابد. به همین ترتیب ، ما می توانیم اشتهای موفقیت را از بین ببریم یا آن را بیشتر کنیم. اگر وقت خود را صرف غصه خوردن کنید و انتظار یک زندگی آسان و راحت داشته باشید، انگیزه موفقیت را کاهش می دهید. از طرف دیگر، اگر به فعالیت هایی که برایتان مهم هستند ادامه دهید، انگیزه شما افزایش می یابد. غرایز خود را در جهتی که می خواهید پرورش دهید تا آنها نیز شما را هدایت کنند.

 

55- تفاوت خودتان با دیگران را به یاد داشته باشید

اخبار حوادث عصر را بخوانید و باز هم فهرستی از حوادث دردناک و وحشت آور را می بینید. صفحه بازرگانی را بخوانید و ببینید کدام شرکت در حال ذوب شدن است. چشم انداز ما می تواند درست یا نادرست شکل بگیرد، تنها کافی است به رویدادها توجه کنیم. این اخبار حوادث درباره افرادی که روز خوبی داشته و به منزل، نزد خانواده خوشبخت خود بازمی گردند نیست و یا شامل شرکت هایی که فعالیت سالم خود را ادامه می دهند، نمی شود. اجازه ندهید تصویر منفی جهان، چشم انداز شما را تیره و تار کند.

 

56- کار و زندگی شما باید با یکدیگر متناسب باشند

زندگی موفقیت آمیز به موفقیت در کار و موفقیت در امر خانواده بستگی دارد، زندگی به عنوان یک موجودیت، ترکیبی از هر دوی آنهاست .افرادی که در اوج موفقیت شغلی خود هستند می گویند که رسیدن به اهداف شغلی تعهد آنها را نسبت به زندگی خانوادگی افزایش داده است، زیرا احساس امنیت بیشتری می کنند، در نتیجه وقت فراغت از کار به نحو بهتری تنظیم می شود .

 

57- اگر بازنده ای نباشد، کسی برنده نیست

در مسیر موفقیت، گاهی به موقعیت هایی برخورد می کنید که مجبورید با شخص دیگری رقابت کنید و پیروزی شما موجب دلخوری و تلخ کامی او می شود. حتی فراتر از این، موفقیت شما موجب می شود دیگران خود را با شما مقایسه کنند و با ابراز حسادت نسبت به توانایی های شما واکنش نشان دهند. از هر ده نفر مدیر تراز اول، شش نفر گزارش می دهند که دوستی با همکارانشان را، که به سرعت آنها ترقی نکرده اند، از دست داده اند .

 

58- لطیفه های مودبانه بگویید

شوخی و بذله گویی توجه مردم را جلب می کند و به آنها آرامش می دهد. در هر صورت، باید بدانید که شوخی مثبت با شوخی منفی تفاوت زیادی دارد. در صورتی که در محل کار از شوخی منفی استفاده کنید، خبر آن در تمام سازمان منتشر می شود، 41 درصد افراد آن را منشاء شکاف در سازمان می دانند. شوخی مثبت و گسترده، میزان رضایت از کار را حدود 5 درصد افزایش می دهد.

 

59- همه چیز را نخواهید

ما فکر می کنیم که بسیاری از جنبه های زندگی حالت مسابقه دارد، چه کسی ترقی می کند ؟ چه کسی بیشترین حقوق را دریافت می کند ؟ چه کسی زیباترین اتومبیل را دارد ؟ میان ما و افرادی که در اطراف ما هستند بر سر این چیزها مسابقه ای در جریان است. با این وجود، برای موفق شدن نیازی به این چیزها نداریم. این که شخصی نیاز دارد در راس قرار گیرد، یا بیشتر داشته باشد، یا مدت طولانی کار کند، به این معنی نیست که شما نیز به همین چیزها نیاز دارید. موفقیت در زندگی به معنی داشتن همه چیز نیست، این امر غیر ممکن است و حتی اگر ممکن باشد، لذتی همراه ندارد.

 

60- در جست و جوی ارزش باشید

هنگامی که برای اولین بار با افراد برخورد می کنیم، تمایل طبیعی ما این است که آنها را ارزیابی کنیم تا تصویری فوری از توانایی ها و ضعف های آنها را برای خود ترسیم کنیم. متاسفانه، ما اغلب بر نتیجه گیری مبهم و شتاب زده خود باقی می مانیم و حاضر نیستیم در آن تجدید نظر کنیم. این سخن بدین معنی است که براساس قضاوتی که از اطلاعات سطحی درباره اشخاص می کنیم، بسیار محتمل است که استعدادهای آنها را نادیده بگیریم .

 

61- از هر جایی که می توانید، انگیزه بگیرید

افرادی که به کار اهمیت می دهند، هر کاری که می کنند آن را بهتر انجام می دهند. برخی افراد به وسیله حس رقابتی که در وجودشان است به حرکت در می آیند، محرک برخی افراد تشنگی آنها برای تایید شدن و مورد قدردانی قرار گرفتن است. برخی را تمایل به موفقیت برای خانواده و برخی دیگر را موفقیت برای مطرح کردن و خودنمایی به حرکت وا می دارد. آنچه را که واقعا برایتان مهم است مورد استفاده قرار دهید تا بتوانید تغییری ایجاد کنید .

 

62- خبره باشید

روی موضوعی که در رابطه با کار شما جنبه حیاتی دارد تمرکز کنید و در این زمینه هر چیزی را که می توانید، بیاموزید. راه بهتری برای ارزشمند بودن و مورد احترام قرار گرفتن و پیروی از پیشنهادهای شما وجود ندارد.

 

63- شکست خوردن، کوشش نیست

ترس از شکست بسیار نیرومند است. هیچ کس نمی خواهد به دیگران، یا حتی به خودش، اعتراف کند که نتوانسته است کاری را که دیگران انجام داده اند، انجام دهد. می توانید از این ترس به عنوان منبعی برای ایجاد انگیزه سخت کوشی در جهت دست یافتن به اهداف خود استفاده کنید. این ترس بهانه ای معمول برای فرار است. اگر زحمت تلاش کردن را به خود بدهید، هرگز شکست نمی خورید. البته، کوشش نکردن شکست نهایی است، زیرا معنی آن نداشتن هیچ گونه پیشروی به سوی اهدافتان است .

هنگامی که از افراد پرسیدند از چه چیزی در زندگی شان افسوس می خورند، از هر 10 نفر، 8 نفر به کارهایی که نکرده بودند اشاره کردند. به عبارت دیگر، آنها به کارهایی که نتوانسته بودند انجام دهند بیشتر از کارهایی که انجام داده ولی شکست خورده بودند، توجه می کردند .

 

64- شما تنها نیستید

رویای آمریکایی، وجدان کاری آمریکایی، روحیه پیشگامی آمریکایی، اگر به این شعارها گوش کنید، کاری نمی توانید بکنید، جز اینکه فکر کنید که هر کسی برای خودش فعالیت می کند و شکست یا موفقیت هر شخصی کاملا امری متعلق به آن شخص است. این طرز فکر و این احساس، منبعی برای ایجاد و تقویت ناامیدی است. هرکسی وسوسه می شود که چنین فکر کند ( نتیجه وابسته به من است. هر چیزی که اتفاق بیفتد یا اتفاق نیفتد، به علت وجود من است ) . در هر گام از مسیری که می پیماییم، با افرادی رو به رو می شویم که از ما حمایت می کنند یا چیزی به ما یاد می دهند. با وجود اهمیت روحیه فردگرایی در ایالت متحده، هیچ کس حتی پیشگامان، به تنهایی پیشرفت نکرده اند. افرادی که می دانند زندگی، طبیعت جمعی دارد، اهمیت ارتباط انسان ها با یکدیگر و زندگی جمعی را درک کرده و دو برابر افرادی که به تنهایی فعالیت می کنند، موفقیت را تجربه می کنند .

 

65- اهداف شما، موجودات زنده هستند

اهداف باید توسط شما مشخص شوند. آنها نباید چیزهایی دور از دسترس و غیر ممکن باشند. همچنین نباید چیزی باشند که به آسانی در دسترس قرار گیرند. در هر دو مورد، بی فایده بودن اهداف شما، انگیزه شما را خاموش می کند. هدف باید قدری از شما دور باشد تا برای رسیدن به آن تلاش و کوشش نیاز باشد، همچنین آنقدر هم نزدیک باشد که روزی بتوانید به آن دست یابید .

 

66- از نوسان احساسی شدید اجتناب کنید

هر کسی طالب مقداری هیجان است. معمولا به دنبال داشتن احساس خیلی بد، احساس خوب بودن ظاهر می شود. در یک روز هیجان انگیز موفقیت به دست نمی آید، بلکه موفقیت در شغلی ثابت، مولد و رضایت بخش حاصل می شود .

 

67- توجه و اهمیت دادن

در محل کار یا منزل، افرادی که از زندگی شان رضایت دارند، به افرادی که در اطراف خود می بینند اهمیت می دهند و به آنها کمک می کنند و به صورت فعال به خود، زندگی، علایق، منافع و بهروزی خود اهمیت می دهند .از هر 10 نفر مدیران کارآفرین، 8 نفر گزارش می دهند که وجود یک خانواده سالم، برای داشتن یک شغل خوب حیاتی است و عاملی که هم در منزل و هم در کار نقش حیاتی را بازی می کند، مهارت ( روابط بین افراد ) است .

 

68- بدون چشم انداز، نمی توانیم پایداری کنیم

بسیاری از چیزهایی را که می خواهید یک شبه، در یک هفته، یا یک ماه به دست نمی آورید. بسیاری از چیزهایی که برایتان اهمیت دارند کم و بیش نیاز به سال ها وقت دارند. اگر بدانید تا رسیدن به هدف هنوز راه درازی در پیش دارید، چگونه به رفتن ادامه می دهید ؟ افراد پایدار و ثابت قدم خود را به این مجهز کرده اند که آنچه می خواهند، قابل دست یافتن است. آنها روی فاصله ای که با هدف دارند تمرکز نمی کنند، بلکه بر این باور تمرکز دارند که آنچه می خواهند ممکن و دست یافتنی است و آنها می توانند کار را به انجام رسانند. افراد با پشتکار، همچنین اهمیت وظایفی را که پیش روی آنها قرار گرفته درک می کنند، حتی مهم تر این است که آنها خود و دورنمایی را که برای آینده دارند، درک می کنند. در مقایسه افرادی که به آسانی تسلیم می شوند با افرادی که حتی در سخت ترین شرایط پایداری می کنند، محققان دریافته اند که افراد با پشتکار، دو برابر گروه دیگر فکر می کنند، البته نه درباره این که چه کاری باید کرد بلکه درباره آنچه قبلا به دست آورده اند، این حقیقت که کار قابل انجام است و این که آنها می توانند کار را انجام دهند، فکر می کنند .

 

69- تغییر شغل، شما را تغییر نمی دهد

گذر از یک وضعیت به وضعیتی تازه ما را متحیر می کند، زیرا همه چیز متفاوت به نظر می رسد. اما با وجود اینکه همه چیز در اطراف ما تغییر می کند، ما تغییر نمی کنیم. ما به مقداری ثبات در زندگی نیاز داریم تا قادر باشیم کاری را انجام دهیم. هنگامی که در شرایط تازه ای قرار می گیرید، بر ثبات اینکه چه کسی هستید تکیه کنید تا آرامش و اعتماد به نفس خود را فراهم کنید .تقریبا هر کسی که شغل تازه ای را آغاز می کند دچار اضطراب می شود. در هر صورت، افرادی که به هویت خود توجه دارند، استرس کمتری نسبت به شرایط محیط اطراف دارند و نسبت به دیگران در نصف مدت لازم، با محیط تازه مانوس می شوند .

 

70- ممکن است قبل از بهتر شدن، بدتر شود

به دست آوردن بیشتر چیزهایی که می خواهید آسان نیست، در غیر این صورت قبلا آنها را به دست آورده بودید. ما در پیگیری اهداف خود با این حقیقت برخورد می کنیم که برای دستیابی به اهداف و بهتر کردن شرایط زندگی، باید برخی چیزها را فدا کنیم. در میان مدیران سطح بالا، 84 درصد آنها در زندگی با دوران دشواری رو به رو شده اند. برخی از خطرات شغلی استقبال کرده و ساعت های بیشتری را کار کرده اند یا مهارتی تازه کسب نموده اند، اما تحمل هزینه را برای به دست آوردن کار، پیشرفت و موفقیت، ضروری دیده اند.

 

71- اگر خودتان را باور نکنید کسی شما را باور نمی کند

گاهی به دهان دیگران چشم می دوزیم تا آنها ما را نسبت به چیزی که می خواهیم باور کنیم، متقاعد کنند. ما می پرسیم : ( من می توانم این کار را بکنم، آیا این طور نیست ؟ ) به طور کلی، مبنای قضاوت آنها براساس توانایی واقعی ما نیست، بلکه بر پایه تخیل و تصور ماست . به عبارت دیگر، مردمی که در اطراف ما هستند مانند آینه احساسات ما را منعکس می کنند، وقتی بترسید، نشان می دهند که می ترسید و اگر اعتماد به نفس داشته باشید، به شما اطمینان می دهند. نمی توانید برای تایید منتظر باشید تا دیگران شما را متقاعد کنند، زیرا آنها برای تایید شما به خود شما نگاه می کنند.اگر افراد درباره خود خوش بین باشند، افراد دیگر پنج برابر بیشتر احتمال دارد که درباره آنها خوش بین باشند.  مهم ترین چیزی که باید بیاموزید این است که هر کاری که بخواهید می توانید انجام دهید، اما باید ابتدا خود را باور داشته باشید .

 

72- اگر احساس کنید به شما نیاز دارند بیشتر کار می کنید

این یک حقیقت کوچک است، اگر ما احساس کنیم که از ما قدردانی می شود بیشتر و بهتر کار می کنیم.

 

73- با خودتان صحبت نکنید

ما به علت موقعیت خود، اینکه چیزهایی درباره موضوعی را می دانیم و چیزهایی که تجربه کرده ایم، پاسخ هایی را بدیهی می دانیم. هنگامی که ایده ای را مطرح می کنیم، تنها نباید به این مطلب توجه کنیم که برای ما چه معنایی دارد بلکه باید بدانیم که اگر ما با سابقه ای کاملا متفاوت به آن نگاه کنیم، چه معنایی دارد. ارائه مطلب، بهترین شیوه بیان ایده های شماست، نه به شنونده ای که خود شما باشید، بلکه به شنونده ای که دنیا را از چشم شما نمی بیند .

 

74- همبستگی و اتفاق ( همفکری )

ممکن است تصمیم گیری های فردی، ایده آل به نظر برسد، اما در متن یک سری از طرح های بزرگ، ممکن است این تصمیم گیری ها اصلا معنایی نداشته باشند. اهداف، طرح ها، عادت ها و فعالیت های روزانه شما نمی توانند جدای از یکدیگر ارزیابی شوند. هدف شما این نیست که تصمیم هایی بگیرید که هر یک از آنها به تنهایی دارای معنی باشد، بلکه یک سری تصمیم هایی است که در زندگی شما به صورت یک گروه، با معنی باشد.

 

75- اگر شک دارید، کارتان تمام است

اعتماد به نفس مانند ویروسی مفید است که در بدن شما پراکنده شده است. اگر این ویروس را داشته باشید، هر کاری بکنید آلودگی مثبتی خواهد داشت. اگر این ویروس را نداشته باشید، هر کاری بکنید در سایه قرار خواهد گرفت . افرادی که اعتماد به نفس ندارند، نه تنها از انجام کارهایی که به خوبی نمی دانند می ترسند بلکه در انجام کارهایی نیز که در آن مهارت دارند دچار ترس می شوند، زیرا تردید دارند که در هر چیزی بتوانند خوب عمل کنند. اعتماد به نفس با موفقیت ها ساخته و محکم می شود و نبود اعتماد به نفس با شکست تشدید می شود. اگر اعتماد به نفس شما دچار تزلزل شود، ابتدا به سمت کارهایی روی بیاورید که می توانید به بهترین وجه آنها را انجام دهید، سپس به کارهای دشوارتر بپردازید .

76- همیشه درباره گام بعدی فکر کنید

درباره محیط کار در سال های 1900 فکر کنید : مکانی بدون اینترنت، بدون هیچ نوع کامپیوتر، بدون ماشین حساب و حتی در بسیاری از مکان ها برق هم نبود. امروزه وقتی به گذشته نگاه می کنیم می اندیشیم که، آنها چگونه بدون این ابزارها کار می کردند ؟ و در آینده چه ابزارهایی به کار گرفته می شوند که حتی نمی توانیم تصورش را بکنیم. افرادی که می توانند به آینده و تغییراتی که در آن به وقوع خواهد پیوست فکر کنند، افرادی هستند که از تغییرات نمی ترسند بلکه برعکس، برای ایجاد این تغییرات کوشش می کنند. آنها افرادی انعطاف پذیر هستند. شغل شما در 20 سال آینده همین شغل امروز نخواهد بود، اما این سخن به این معنی نیست که شما در آینده خبره نخواهید بود، معنی اش این است که باید به نوگرایی روی بیاورید، زیرا افرادی که این کار را نکنند نمی توانند موقعیت خود را حفظ کنند .

 

77- به دانش عملی ارزش بدهید

هر سال میلیون ها جوان تحصیلات خود را به پایان می رسانند و با احساسی سرشار از اعتماد به نفس به بازار کار وارد می شوند تا دریابند که چقدر نمی دانند. اهمیت زیاد دانش عملی را نادیده نگیرید و اهمیت دانش عملی را که می تواند از جنبه های مختلف به شما کمک کند، فراموش نکنید .دانشی که بر اثر تجربه در محل کار به دست می آید، شش برابر مهم تر از مدرکی است که در تحصیل به دست آمده است و تعیین کننده میزان کارایی کارکنان تازه است

 

78- خطر را ، در کاری نکردن ببینید

مدیریت زندگی شغلی شباهت زیادی به مسابقه فوتبال دارد. شما می توانید خطرهایی را که در اقدام برای کسب امتیاز ( مانند درخواست شغل جدید یا پذیرش مسئولیت جدید ) وجود دارد، ببینید. اما خطر واقعی در این است که دست به این اقدام ها نزنید. اگر چیز بیشتری مانند قبول مسئولیت، پاداش یا تنها چالش تازه ای را می خواهید، اجتناب کردن از خطر، بزرگترین خطر است، زیرا شما فرصت های احتمالی را از دست می دهید .افرادی که از شغل خود راضی هستند در پذیرش خطر در شغل آینده خود، 48 درصد راحت تر از افرادی هستند که تنها کارشان را انجام می دهند. پذیرش خطر نه تنها موجب آرامش بیشتر آنها در تعقیب فرصت ها در آینده می شود، بلکه همچنین به آنها اجازه می دهد احساس کنند که موقعیت کنونی آنها یک انتخاب است نه یک امر و دستور .

 

79- از مبارزه ای که در پیش دارید، استقبال کنید

رویای شغلی شما هر چه باشد، در نقطه ای از مسیر خود موجب مبارزه و کشمکشی در زندگی خانوادگی شما می شود. تظاهر به این چنین کشمکشی وجود ندارد، آن را مرتفع نمی سازد، بلکه بر شدت کشمکش افزوده و آن را بدتر می کند. درباره تضاد و کشمکش میان زندگی شغلی و زندگی خانوادگی بحث کنید، زیرا این تنها راهی است که می توانید وضعیت را بهتر کنید.

 

80- پول، همه چیز نیست

هر کسی دوست دارد درآمد و حقوق بیشتری داشته باشد. افرادی که همه چیز دارند، هنوز در پی درآمد بیشتری هستند. باید معنای حقوق و چیزی را که حقوق به ما می دهد، بدانیم. دریافت حقوق تنها قدرت خرید یا امنیت در زندگی ایجاد نمی کند. برای ما مبلغ حقوق نماد و نشانه ارزشی است که به کار و کوشش ما می دهند. همچنین نشانه اعتمادی است که دیگران نسبت به ما دارند. هنگامی که در جست و جوی درآمد و حقوق بیشتری هستید، معنایی را که حقوق بیشتر برای شما دارد به خاطر داشته باشید و این را بدانید که احترامی که نسبت به شما دارند حتی بدون پاداش مالی بزرگ قابل بیان و نشان دادن است .

 

81- درباره خودتان، واقع بین باشید

یک کتاب الهام بخش بخوانید، در سخنرانی شرکت کنید تا همه چیز را درباره قدرت های شگفت آوری که در وجودتان هست و توانایی هایی که دارید، بشنوید. این یک حقیقت است که برای موفقیت باید خود را باور داشته باشید. این پیام، تا این اندازه برای شما مفید است. اما در بلند مدت احساس توانایی اغراق آمیز، بیشتر از احساس توانایی عادی، مفید نخواهد بود. نباید خود را سوپرمن تصور کنید. اگر سعی کنید توانایی های زیادی به دست بیاورید و چند هندوانه را با یک دست بردارید، به خودتان آسیب می رسانید، زیرا چنین کاری، حتی استعدادهایی را که دارید در سایه قرار می دهد و اعتماد به نفس شما را سلب می کند. شکست سایه ای خواهد بود که موجب می شود اعتماد به نفس شما رنگ ببازد. بهترین اعتماد به نفس را می توانید از طریق ارزیابی واقع بینانه توانایی های خود به دست بیاورید، در این صورت راه رسیدن به رویاهای شما روشن و نمایان خواهد شد .اعتماد به نفسی که براساس ارزیابی واقع بینانه شخصی ایجاد شود، به میزان 30 % رضایت از زندگی را افزایش می دهد .

 

82- راه خودتان را پیدا کنید

اتومبیل هایی را که روی خط مونتاژ هستند مشاهده کنید، متوجه می شوید که در هر یک از آنها توانایی ها و قابلیت های یکسانی قرار داده شده است. آنها برای هدفی مشخص طراحی و ساخته شده اند. ما این وسیله ها را با انتظاراتی که از آنها داریم خریداری می کنیم. همه یک کار را انجام می دهند، اختلاف میان اتومبیل ها یا بی اهمیت است یا اصلا اختلافی وجود ندارد. اما این قاعده برای انسان ها مصداق ندارد. افراد انسانی در خط مونتاژ خلق نمی شوند، حتی اگر در مکان و زمانی یکسان و با محیط و تربیتی یکسان به دنیا بیایند و رشد کنند ، انسان ها از همان ابتدا با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت همیشه وجود دارد. قبل از اینکه سعی کنید با انتظارهای شخص دیگری زندگی کنید، یا موفقیت شخص دیگری را باز تولید کنید، از خود بپرسید آیا واقعا برای این کار ساخته شده اید ؟

 

83- مالک چیزی باشید که انجام می دهید

مهم نیست که یک شرکت را اداره کنید، یا در اداره پست به مرتب کردن نامه ها مشغول باشید، موفقیت در کاری که انجام می دهید از آنجا شروع می شود که مالک کار خود باشید. کار را شما انجام می دهید، پس آن را خوب انجام دهید. مهم نیست دیگران چه کار می کنند، یا چه موانعی بر سر راهتان قرار می گیرد و تصمیم ها یا سیاست های دیگران چگونه کار شما را دشوار می کند. کاری که شما می کنید نشان دهنده توانایی ها و لیاقت شماست، میزان تعهد و سرانجام، ظرفیت شما را برای انجام کارهای بیشتر نشان می دهد .

 

84- درباره آینده خود، صادق باشید

دروغ گفتن درباره چند چیز، آسان تر از دروغ گفتن درباره آینده است. دروغ گفتن به دیگران، آسان تر از دروغ گفتن به خود است. بنابراین تعجبی ندارد که بیشتر عمر مردم به دروغ گفتن درباره جایی که می روند و این که چرا به آنجا می روند، سپری می شود. به تعویق انداختن هر کار دشواری، آسان تر از انجام دادن آن است و آسان ترین کار این است که به خود بگوییم بعدا کار را انجام می دهیم. اما اگر درباره اهدافمان به خود دروغ بگوییم مانند این است که برای پرداخت یک وام، وام بزرگ تری بگیریم. گرچه امروز کار ما آسان می شود، اما فردا دشوارتر خواهد شد .

 

85- باید بدانید در جست و جوی چه چیزی هستید

جهت درست برای شما کدام است ؟ چه شغلی مناسب نیازها و توانایی های شماست و به شما کمک می کند به هدف های خود دست یابید ؟ آنچه بسیاری از افراد برای پیدا کردن شغلی مناسب از خود می پرسند این است که : شغل چه چیزی برای آنها دارد ؟ در این هنگام اطلاعاتی را درباره شغل دلخواهشان جمع آوری می کنند . اما قبل از آنکه بدانید یک شغل چه چیزی برای شما دارد، باید خودتان را درک کنید. جزئیات یک شغل در مقایسه با اینکه شما چه کسی هستید، چه کاری می توانید انجام دهید و چه کاری می خواهید بکنید، اهمیت ناچیزی دارد . افرادی که درباره شغل و طرح های بلند مدت خود تردید دارند، 66 درصد موارد، احتمال اینکه احساس کنند هویت خود را درک می کنند، کمتر است .

 

86- بسته بندی را فراموش نکنید

ما همواره نگران کارایی و توانایی های خود هستیم و می کوشیم آنها را بهبود بخشیم، اما بهبود بخشیدن به توانایی ها، اگر دیگران ندانند که ما قادر به چه کاری هستیم، بی فایده است. چه چیزی باعث می شود یک کاسبی سودمند باشد ؟ تجربه، محل کار، مساحت محل و تعداد کارکنان مهم هستند، اما عامل دیگری تعیین کننده موفقیت کاسبی نیست، جز کالایی که آنها به بازار ارائه می کنند .

 

87- رهبری کردن خود را یاد بگیرید

در یک دنیای ایده آل، از حمایت کسانی که با آنها کار می کنید برخوردار می شوید و از دیدگاه های روسا و مدیران الهام می گیرید. اما در دنیای واقعی، خود را در برابر ناظری می بینید که بیشتر سد راه شماست تا منبع الهام. هم چنان که از اهداف و استعدادهای خود آگاه تر می شوید، کمتر بر نگرش ها و توانایی های اطرافیان خود تکیه می کنید و بیشتر بر شور و شوق و قابلیت های خود متکی می شوید .

 

88- پیروزی به هر قیمتی، اصلا پیروزی نیست

پیشگیری از بروز پاره ای مشکلات، آسان تر از حل کردن آنهاست و هزینه برخی راه حل ها بیشتر از هزینه مشکلاتی است که می خواهیم حل و فصل کنیم. در تلاش برای موفقیت، هر کاری که می کنید، برنده شدن در هر اختلاف و تلاش برای انجام هر کاری که می توانید بکنید، یک رویارویی بی معنی است، نه تمرکز بر هدفی متعالی و آنچه که واقعا می خواهید به دست بیاورید . میل به موفقیت دو شکل متفاوت دارد : الف ) افرادی که شدیدا اهل رقابت هستند، در همه اوقات به برنده شدن فکر می کنند، صرف نظر از اینکه موضوع چه اهمیتی می تواند داشته باشد. ب )  افراد خودساخته، که بر انجام خوب کارها تمرکز دارند و همواره سعی می کنند خود را بهتر کنند تا بتوانند در آینده بهتر عمل کنند .

 

89- افرادی که چیزی به دست می آورند سعی می کنند آن را بهتر کنند

شاید فکر کنید که افراد به سختی کار می کنند تا چیزی را به دست بیاورند و همین که موفق شدند دست از تلاش بر می دارند. در حقیقت، افرادی که تلاش می کنند چیزی به دست آورند، تمایل دارند که همچنان به سختی کار کنند تا چیزهای بهتر و بیشتری به دست آورند.

 

90- فقط به این دلیل که به خط پایان نزدیک تر هستید، در مسیر نادرست ندوید

تا به حال چند بار کاری را به پایان رسانده اید، اگر چه آرزو کرده اید کاش هرگز آن را شروع نمی کردید ؟ حتی اگر سیر شده باشیم باز هم به غذا خوردن ادامه می دهیم، تنها به این دلیل که هنوز در بشقاب ما غذا مانده است و چون شروع کرده ایم باید هر طور شده بشقاب را خالی کنیم. ما در سالن سینما می نشینیم و در حال تماشای فیلمی هستیم که فکر می کنیم فیلم خوبی نیست و اگر شخصی از ما بپرسد آیا حاضرید 45 دقیقه بنشینید و فیلم بدی را با این ویژگی تماشا کنید ؟ تحت هیچ شرایطی پاسخ مثبت نمی دهیم. اما هنگامی که به پروژه ای که ما را از اهدافمان دور می کند، ادامه می دهیم ، در واقع همین کار را می کنیم. تنها به این دلیل ادامه می دهیم که شروع کرده ایم.

 

91- امید، از درون می جوشد

ما رویدادهای زیادی را اطراف خود می بینیم و دیدگاه های خود را می سازیم. آیا می توانیم کاری بکنیم ؟ ما بیشتر به عامل اقتصادی و هر عامل خارجی دیگری که بتوانیم پیدا کنیم، توجه می کنیم. اما بهترین اطلاعاتی که در اختیار داریم گزارش های اقتصاد ملی یا حتی خبرنامه شرکت نیست. این رویکرد خود ماست و با دو باور ساده آغاز می شود : می توانیم کاری را انجام بدهیم، یا به دیگران نشان دهیم که توانایی انجام کاری را داریم .

 

92- تصور کنید که دیگران می توانند فکر شما را بخوانند

در تعدادی از فیلم های تخیلی – علمی، این موضوع مطرح شده که شخصی می تواند ذهن ها را بخواند و افکار درونی افراد را بشنود. . در هر صورت، برای پی بردن به میزان رضایت از کار نیازی نیست که افکار دیگران را بخوانیم. همکاران، مشتریان و خانواده شما به روشی و حتی بدون اینکه کلمه ای بگویید می دانند که چقدر نسبت به کارتان متعهد هستید و میزان رضایت شما از کار تا چه اندازه است. زیرا شما در لحن صدا، حالت و زبان بدن خود افکار خود را به دیگران انتقال می دهید و به آنها همه چیز را درباره شغل تان می گویید .

 

93- هر وقت زمین خوردید از جایتان بلند شوید

به نظر می رسد برخی نتایج در کنترل ما نیستند. تصمیم هایی اتخاذ می شوند که شرکت، شغل و زندگی ما را تغییر می دهند، تصمیم هایی که ما در مقابل آنها نمی توانیم کاری بکنیم. اما اگر برخی ناموفقیت ها را بپذیرید و خودتان را باور داشته باشید، همیشه راه دیگری برای شما وجود خواهد داشت. صرف نظر از شرایطی که در آن هستید، همیشه گزینه ای در اختیار دارید .

 

94- اگر هدفتان را می شناسید همیشه آن را در نظر بگیرید

هدف های شما، باید یک بخش همیشه حاضر، در زندگی شما باشند و به شما جهت و شهامت بدهند. فهرست هدف هایتان را به همه نشان ندهید، آن را در جایی پنهان کنید و چهل سال بعد به آن مراجعه کنید تا ببینید آیا به آنها دست یافته اید. آنها را ایجاد کنید، مورد استفاده قرار دهید، دنبال کنید، روزآمد کنید و با آنها زندگی کنید. افراد موفق دست کم 15 دقیقه در روز درباره اینکه چه کار کنند تا زندگی شان بهتر شود، فکر می کنند .

 

95- ساکن و راکد نباشید

اگر مردم درباره همه جزئیات زندگی شان اطمینان داشتند، خانه و اتومبیل نمی خریدند. اقدام به این کارها اهمیت بسیاری دارد. اما چند نفر از ما در شغلی که داریم فکر می کنیم شغل مناسبی برای ما نیستند؟ شما در فاصله 65 – 25 سالگی وقت بیشتری را به کار کردن اختصاص می دهید تا کارهای دیگر مثل خوابیدن. شغل شما نه تنها امکاناتی را برای آینده شما مشخص می کند، بلکه همچنین خود شما را نیز تعریف می کند. هرگز از فکر کردن درباره اینکه چه کار باید بکنید تا کارتان را دوست داشته باشید، دست برندارید و متوقف نشوید .اگر چه ممکن است خیلی ها نخواهند، اما واقعیت این است که مردم در پایان روز، کار را با خود به منزل می برند. علاقه کم به شغل با لذت کمتری از زندگی و حتی لذت کمتری از زندگی با خانواده، همراه است .

 

96- نکته اصلی چیست ؟

اگر بخواهید بیشترین دستاورد را از کار و زندگی داشته باشید، آن دستاورد چه چیزی می تواند باشد ؟ در حالی که بسیاری از ما به دنبال پول، مقام و شخصیت هستیم، اما تنها چیز مهمی که می توانیم به دست بیاوریم، دست یافتن به مقصود و هدف است. اگر در هر چیزی و هر کاری هدف داشته باشید، هر روز را ارزشمند و هر نتیجه ای را خوب یا بد، براساس هدفی که دارید، انجام می دهید .اگر احساس کنید که در زندگی هدفی دارید، احتمال اینکه از زندگی رضایت داشته و آن را به درآمد زیاد ترجیح دهید، 8 برابر می شود .

 

97- اول، احترام به دست بیاورید

شما نمی توانید موفقیت خود را به عملکرد شخص دیگری مشروط کنید. تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن والدین، همسر، همکاران و یا هر کس دیگری در نهایت رضایت بخش نخواهد بود. شما نمی توانید در برابر آرزوها و انتظارهای آنها قد علم کنید و هنگامی که دستاوردهای شما برای کسب تاثیر آنها کافی نباشد، دچار ناامیدی شدید می شوید. محققان دریافته اند که دیدگاه یک فرد خوش بین، فقط دیدن جنبه درخشان چیزها نیست بلکه خودباوری، کلید سلامت، انگیزه و موفقیت است .

 

98- همه وجود خود را بر هدف متمرکز کنید

شما برای پیگیری هر چیز دشواری به تعهد، تمرکز و اعتماد به نفس نیاز دارید. شما به کسب نتیجه ای با اهمیت و احساس خرسندی نیاز دارید. اگر هدف ها شما را به حرکت در نمی آورند، به شما الهام نمی دهند و به عمل تشویق نمی کنند، پس بدانید که هدف درست را انتخاب نکرده اید.

 

99- عمل کنید

کوسه ها برای زنده ماندن باید همواره به جلو بروند. انسان ها باید برای تحقق بخشیدن به رویاهایشان همواره به پیش بروند. لازم نیست همه کارها را امروز انجام دهید، اما لازم است هر روز کاری کنید. آنهایی که احساس می کنند در جهت اهدافشان گام برنمی دارند، پنج برابر بیشتر از دیگران تسلیم می شوند و سه برابر کمتر از دیگران از زندگی رضایت دارند .

 

100- تنها شما می توانید بگویید که توانایی پیشرفت را دارید

تفاوت اصلی میان افرادی که به موفقیت خود اطمینان دارند و افرادی که چنین اطمینانی ندارند، چیست ؟ آیا این است که آنها در دنیاهایی متفاوت زندگی می کنند ؟ یعنی پر اعتمادها در مکانی زندگی می کنند که همه از تلاش های آنان حمایت می کنند، ولی کم اعتمادها در دنیای دیگری هستند که موفقیت در آن سخت تر است ؟ خیر . تفاوت به جهان محل زندگی آنها مربوط نمی شود، تفاوت در دیدگاهی است که آنها از دنیا دارند. اعتماد به نفس از دنیای اطراف آنها واقعیتی می سازد، واقعیتی که در آن موفقیت را ممکن می سازد، زیرا آنها به افرادی که با دقت مسیر موفقیت را می پیمایند و موفق می شوند، توجه ویژه ای می کنند . در عین حال، افرادی که اعتماد به نفس ندارند بیشتر به افرادی توجه می کنند که شکست خورده و موانعی که بر سر راه آنان قرار گرفته است را می بینند.