دست کاری ژنتیکی مواد غذایی
از زمانی که مالتوس تئوری معروف خود را ارائه کرد، زمان زیادی می گذرد. بر اساس این تئوری سرعت رشد جمعیت جهان بسیار بیشتر از سرعت دستیابی به مواد غذایی خواهد بود. اما تئوری مالتوس، اکنون علیرغم توزیع نامناسب غذا در جهان تئوری قابل قبولی محسوب نمی شود، زیرا با استفاده از بیوتکنولوژی غذایی، محصولات مرغوبتر و در مقیاس وسیعتر بدست می آید.
به علت محدودیتی که انسان همواره در منابع تولید کننده غذای خود با آن روبرو بوده است، عموما به سمتی هدایت شده که بیشترین بهره وری از منابع موجود را در تولید مواد غذایی داشته باشد. این رویکرد، در دهه ۶۰ میلادی منجر به پیدایش انقلاب سبز شد، یعنی کشاورزی مکانیزه با استفاده از ماشین آلات و بهره گیری گسترده از کودهای شیمیایی، برای افزایش تولید محصول، جایگزین روش سنتی شد. با اینهمه و بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی (FA0) استفاده بی رویه از زمین و گسترش بیش از اندازه کشاورزی مدرن و آفت کشها باعث کاهش حاصلخیزی زمین شده است و در مناطقی مانند هند، باعث شکست انقلاب سبز شده است.
بیوتکنولوژی مدرن :
تحولاتی که در سال ۱۹۷۳ در مورد انتقال مصنوعی کدهای ژنتیکی بین گونه های موجودات زنده پیش آمد، منجر به پیدایش روشهای جدیدی در تولید مواد غذایی با خصوصیتهای جدید، بر پایه استفاده از محصولات و ارگانیسمهای دستکاری ژنتیکی شده گردید که به بیوتکنولوژی مدرن شهرت بافت. از آن هنگام تاکنون، بیوتکنولوژی مدرن و مهندسی ژنتیک از مهمترین موضوعات مورد بحث بشر بوده است که تاثیر عمیقی نیز در سایر علوم نظیر پزشکی، کشاورزی، داروسازی و تغذیه داشته است.
بیوتکنولوژی مدرن در طول عمر کوتاه خود، رشد بسیار خیره کننده ای داشته است . اکنون محصولات و افزودنیهای فرا ژنتیکی در تهیه بیش از ٪۷۵ غذاهای فرآوری شده در ایالات متحده و نیوزیلند بکار برده می شوند و میلیون ها نفر از جمعیت این مناطق در هر وعده از غذای خود، از آنها استفاده می کنند. تجارت محصولات فرا ژنتیکی در سطح جهان در حالی رو به گسترش است که فقدان موافقت نامه بین المللی الزام آور و جامع که نقل و انتقال، کاربرد و در نهایت تجارت بین المللی ارگانیسمهای اصلاح شده را قانونمند سازد، کاملا مشهود است.
با وجودیکه بر طبق دستور کار ۲۱ (بیانیه ریو) بایستی احتیاط لازم برای جلوگیری از صدمه تکنیک های جدید به محیط زیست، بهداشت و سلامت مردم بکار گرفته شده و تواما مردم نسبت به منافع و خطرات بیوتکنولوژی مدرن آگاه شوند، اما هنوز هیچ قانونی، شرکتهای تولید کننده مواد غذایی تغییر ژنتیکی یافته را ملزم به نصب برچسب فراژنتیکی نمی نماید. جالب توجه اینکه در کشورهای توسعه یافته که همواره غذاهای ایمن در بازارهای مصرف، عرضه شده و اطلاعات مربوط به ایمنی غذا در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد در بعضی از ایالت های آمریکا، نصب برچسب از سوی تولید کنندگان غذای طبیعی مبنی بر دستکاری نشدن ژنتیکی تا سال ۱۹۹۸ میلادی نوعی تبلیغ منفی علیه مواد فراژنتیکی محسوب شده و غیر قانونی بود. در زمینه تجارت جهانی محصولات غذایی و فراورده های فراژنتیکی کشورهای توسعه يافته (نظیر ژاین، آمریکا، سوئیس، کانادا، استرالیا و نیوزیلند) مایلند تا این تجارت را در قوانین تجارت آزاد بگنجانند، ولی کشورهای در حال توسعه با استناد به رویکرد احتیاطی به عنوان وارد کنندگانی که در معرض آثار منفي احتمالی محصولات بیوتکنولوژی مدرن قرار دارند و نیز به دلیل فقدان ظرفیت های نهادی و مالی برای مقابله با اثرات یاد شده، درصدد هستند تا در قالب یک چهار چوب بین المللی واردات این محصولات را مدیریت نمایند .
در این مورد، بار عمده مسئولیت بر عهده دولت و تولید کنندگان مواد غذایی می باشد چرا که بر خلاف گذشته، بعلت صنعتی شدن تولید غذا و نیز تولید مواد غذایی فرآوری شده در کارخانجات بزرگ و کوچک، مسئولیت ایمنی مواد غذایی بر دوش موسسات دولتی ذیربط و ناظرهای صنایع غذایی می باشد.
از این رو در رویکرد به بیوتکنولوژی مدرن، به منظور تولید مواد غذایی، می بایست جنبه هایی که کمتر به آنها پرداخته شده است، مورد توجه دقیقتر کارشناسان مواد غذایی قرار گیرد. مواردی که متاسفانه کمتر به آن توجه شده است، خطر آفرینی مواد فراژنتیکی می باشد. از طرف دیگر بسیاری از مزایای ادعایی برای این مواد، از پایه علمی و محکمی برخوردار نبوده و قابل بحث می باشند، از آنجایی که ارزشیابی ایمنی مواد غذایی بر اساس اصل مصرف دراز مدت آنها بنا شده است، بنابراین ایمن دانستن مواد غذایی فراژنتیکی در عمر کوتاه چند ساله ای که از ورود آنها به بازار مصرف می گذرد، قابل قبول نخواهد بود. این در حالی است که در همین مدت کوتاه، موارد متعددی از عوارض مخرب مواد غذایی فراژنتیکی بر سلامت مصرف کنندگان آن مشاهده گردیده است.
خطرهای ناشی از مصرف مواد فراژنتیکی:
الف - موتاسیون های غیر قابل پیش بینی در موجودات زنده
برای وقوع این عوارض دلایل مختلفی را می توان برشمرد که از جمله می توان به عملکرد متفاوت ژن انتقال یافته در داخل میزبان جدید - بهم خوردن اطلاعات اولیه ژنتیکی موجود در میزبان - تاثیرات غیر قابل پیش بینی ترکیب جدید ژن انتقال یافته و ژنهای میزبان اشاره کرد.
باید توجه داشت که ترکیبات درون سلولی نقش کنترلی در ظهور و نحوه فعالیت ژنها دارند و در نتیجه ژن هایی که در یک موجود زنده، پروتئین خاصی را در زمان معین، به میزان مشخص و در جایگاه معلومی تولید می نمایند در صورت انتقال به ارگانیسم دیگری که دارای محیط سلولی متفاوت با سلول اولیه است، بطور کلی عملکرد متفاوتی داشته و حتی ممکن است خطر آفرین باشند.
ب- اثرات مخرب روی سلامتی و بیماریهای جدید غیر قابل پیش بینی
از موارد بوجود آورنده اثرات نامطلوب بر سلامتی، می توان به سموم ( توکسین ها ) و مواد آلرژی زای جدید در غذاها اشاره کرد، که مواردی از آن در تولید نوعی سویای دستکاری ژنتیکی شده مشاهده گردید. علاوه بر این، اسید آمینه تریپتوفان که توسط FDA آزمایش و مجاز شمرده شده بود، در عرض دو سال پس از ورود به بازار، باعث مرگ 3۷ نفر، فلج قسمتی از بدن در ۱۵۰۰ نفر و ناتوانی جسمی در بیش از ۵۰۰۰ نفر گردید. یافته های حاصل از مطالعات جدید، نشان می دهد که قسمت هایی از ویروس که برای انتقال ژن ها استفاده می شوند، براحتی با سایر مواد ژنتیکی ترکیب شده و پتانسیل بیماری زایی آنها افزایش می یابد.
ج- گسترش سوء تغذیه
تحقیقات نشان می دهد که محصولات غذایی که بعد از انقلاب سبز بر پایه استفاده از کودها و سموم شیمیایی تولید شده اند، با دارا بودن کمیت بالای تولیدی و کیفیت پایین غذایی، به گسترش سوء تغذیه در میان مردم دنیا منجر شده اند. حال بیوتکنولوژی مدرن با استفاده از دستکاریهای ژنتیکی، در صدد افزایش ماندگاری در انبار و بازار پسند کردن همان ارقام پر محصول می باشد که این خود به استمرار سوء تغذیه در بین مردم دنیا می انجامد. ورود تصادفی ژن های مضر به گونه های فاقد آنها، باعث تولید تصادفی بیماریهای گیاهی، آفتها و واریته های جدید علف های هرز می گردد که در نهایت منجر به آلودگی محیط زیست طبیعی که بقای انسان به آن وابسته است می شود.
اهمیت این موضوع زمانی معلوم می شود که در نظر داشته باشیم اطلاعات ژنتیکی بعلت پایداری زیاد مولکول DNA میلیون ها سال تقریبا برای همیشه در طبیعت باقی می ماند. به عبارت دیگر، زدودن آلودگی های ژنتیکی از طبیعت غیر ممکن است.
تجارت جهانی مواد غذایی فراژنتیکی
روند اتفاقات در طی عصر کنونی مبین این نکته است که ما بدون استفاده از مهندسی ژنتیک نیز با مدیریت صحیح و منطقی قادر به تولید میزان کافی مواد غذایی برای جمعیت دنیا می باشیم. نکته دیگری که در این روند تاریخی نمایان است، این است که انگیزه های تجاری و سیاسی در مقایسه با توجه به خطر تکنولوژیهای نو همیشه در اولویت بوده اند، آمریکا بعنوان سرسخت ترین کشور حامی تجارت آزاد جهانی مواد غذایی فراژنتیکی که بیشترین نفع را از تجارت این مواد می برد مهمترین کشور غیر متعهد به کنوانسیون تنوع زیستی است.
کشاورزیی که ما به آن تکیه می کنیم نمی تواند ثبات و پایداری نسلهای آینده را تامین کند در صورتیکه کشاورزی بر پایه مهندسی ژنتیک بنا شود. وابستگی همیشگی به فن آوریهای بالا و اعمال زراعی غیر طبیعی را به دنبال خواهد داشت. این روند، در دراز مدت، منافع تجاری کشاورزان و توانایی تولید زمین را از بین خواهد برد. خوشبختانه با انتشار مقالات و اخباری که خطرهای موادغذایی فراژنتیکی را منعکس می کنند تجارت این مواد روند نزولی به خود گرفته است. برای نمونه، پس از مشخص شدن آلرژی زایی سویاهای تولیدی ایالات متحده، میزان فروش این محصول به اتحادیه اروپا از ۳۶۰ میلیون دلار در سال به صفر رسیده است و فروش جهانی آن نیز از 6/2 میلیارد دلار به ۱ میلیارد دلار تنزل پیدا کرده است. در این میان کشور برزیل با تولید و عرضه سویای بدون دستکاری ژنتیکی (GM Free)، در بازار دنیای صنعتی جایی برای خود پیدا کرده است.
نمونه دیگری که بویژه برای تصمیم گیران کلان در ایران قابل توجه است، روغن کانولا می باشد صادرات کانولای کانادا به اتحادیه اروپا نیز از ۵۰۰ میلیون دلار در سال به صفر رسیده است. از این رو کانادا برای فروش محصولات خود به بازارهای آسیایی روی آورده است، که ایران نیز یکی از نقاط مورد توجه تجار کانولا می باشد ، امروزه تعداد کثیری از دانشمندان از کشاورزی پایدار و زراعت الى به عنوان جایگزین نهایی و ارزشمند برای زراعت های مکانیزه و مدرن حمایت می کنند. کشاورزی پایدار به سیستمی از تولید غذا گفته می شود که با کمترین لطمه به محیط زیست، می تواند سطح تولید را بالا نگه داشته و نیاز جوامع بشری را تامین کند. این سیستم، اعمالی را توصیه می کند که متضمن سود دهی مزارع بزرگ و کوچک، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و مصونیت کارگران است. این روشها عموما شامل تنوع در کشت محصولات گیاهی و پرورش حیوانات، چرخه های زراعی و کاهش وابستگی به مصرف آفت کش ها و کودهای شیمیایی می باشند ، این روند، مشکلات بهداشتی و سلامتی جهان را کم کرده و باعث ایجاد محیط زیستی غنی و سالم می شود . با مشاهده روند اتفاقات کنونی در دنیا، به نظر میرسد که کشاورزان به کشاورزی پایدار روی خواهند آورد. از طرف دیگر، نسل های آینده، رغبتی به غذاهای فراژنتیکی نداشته و صنعت بیوتکنولوژی مدرن شکست خواهد خورد. نکته جالب توجه در این میان اینست که برای هفتمین سال متوالی، فروش محصولات ارگانیکی (محصولات طبیعی و بدون دستکاری ژنتیکی) در سال ۱۹۹۷ میلادی نسبت به سال قبل از آن در ایالات متحده ۲۰ درصد رشد داشته است ، میزان ارزش این تجارت در سال ۱۹۹۵ در ایالات متحده به 8/2 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل از آن7/21 درصد رشد داشت. تقاضای شدید برای محصولات ارگانیکی (طبیعی) در بازارهای اروپا نیز باعث تحریک سرمایه گذاران شده است. در سال ۱۹۹۹، ۵ درصد فروش غذای کودک در بریتانیا را محصولات محتوی مواد غذایی ارگانیکی تشکیل داد که در طی یک سال ۵۰% رشد داشته است. این تقاضا به قدری زیاد شده است که فروشگاه های انگلستان ۷۵% از فروش محصولات ارگانیکی خود را از کشورهای دیگر وارد می کنند . کشاورزان فرانسوی نیز، به سختی با تقاضای روزافزون مصرف کنندگان، که فقط در سال ۱۹۹۶، %۲۵ رشد داشته است، پیش می روند. در دانمارک، فروش غذاهای ارگانیکی ۱۵% از فروش غذاها را در اختیار خود دارد . موارد ذکر شده نشان می دهد زراعت ارگانیکی (طبیعی) به سرعت بازار خود را پیدا می کند، زیرا مصرف کنندگان روز به روز به سمت مواد غذایی طبیعی گرایش پیدا کرده و کشاورزان در این زمینه (تولید مواد غذایی طبیعی) می توانند یک تجارت پر منفعت و ارزشمند ایجاد کنند، این شرایط را می توان طلایی ترین فرصتی دانست که در اختیار مسئولان ذیربط در امور سیاستگذاری بخش کشاورزی قرار گرفته است که اگر به نحو شایسته ای بتوانند از آن استفاده کنند، می توان به باز کردن دروازه بازارهای اروپایی و آمریکایی، بر روی محصولات کشاورزی و مواد غذایی ایران امیدوار بود . علاوه بر آن با استفاده از ذهنیت مثبت مصرف کنندگان کشورهای توسعه یافته نسبت به محصولات شرقی و بخصوص ایرانی امکان برنامه ریزی بلند مدت در جهت تامین منافع کشاورزان ایرانی وجود خواهد داشت.